ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
یکی بود یکی نبود
یکی هست یکی نیست
دیروز مرتضی بود امروز مرتضی نیست
دیروز امید عباسی داشتیم امروز نداریم
امروز ما هستیم اما فردا ...
در فرداهایی که نیستیم
تنها یادهامان می ماند بجا و بس./
و
هر ثانیه که می گذرد یک ثانیه به آغازمان می افزاییم و یک ثانیه از پایانمان می کاهیم.
امروزی ها باید تجربیات دیروزشان را در اختیار فردایی ها قرار دهند
اما افسوس که چرخ های زنگار گرفته شان مانع این انتقال کوانتومی می شود و آنرا غیز مجاز می داند.
در دنیای شیمی حتی انتقال های غیر مجاز در حالت برانگیخته انجام می شوند اما با شدت کم
و
دریغ از یک حالت کوانتایی برانگیخته
لحظه ها می گذرند و امیدها کمرنگتر و کمرنگتر می شوند و در خزان به زمستان رنگ می بازند
برفهای سرد شب تاریک خزان با اندک گرمای دست عابران خسته ذوب نمی شوند.
رقص مولکولهای آب در تصفیه اب استادی را به وجد می آورد و
امان از بی انگیزگی
پیل های ولتایی و نمودارهای جریان – پتانسیل در الکتروشیمی انرژی را فریاد می زنند تا با پلاریزاسیونی اندک شوق را در چشمانشان به نظاره بنشینند و اما دریغ از یک انگیزه
الکترولیت های سوانت آرنیوس و معادلات دبای هوکل در گرما نگاشت رفت و آمدها گم شده اند.
دیگر کسی سرا غ فاجانژ(فاژن) را نمی گیرد
عابران همه دلزده شده اند
حتی رنگ آبی نشاسته و قرمز خونی آرژانتومتری آنها را به شکوه نمی کشاند
مباحثات علمی از کلاسهایمان رخت بر بسته است.
شاید امیدی نباشد دیگر
اما چاره ای جز امیدواری نیست./
بیایید در امروزمان نهال یادی را بکاریم که در فردایمان درختی پرثمر گردد.
که عشق را پایانی نیست . شوقی است شدتی ، در طول موج بیشینه زمان تا حداکثر کند ضریب جذب مان را در غلظتی ثابت.
و امروزمان که می گذرد شاید در نقطه ایزوبستیک صبرمان باشیم پس
اندکی صبر
سحر نزدیک است.
...