بسم الله الرحمن الرحیم.
مختصری راجع به موج
یک طناب بلند را مانند شکل زیر از یک سمت به دیوار وصل کرده و یک آشفتگی مانند شکل زیر بوسیله جابجایی دست خود در سر دیگرآن ایجاد کنید.این آشفتگی در جهت نشان داده شده شروع به حرکت خواهد کرد.
حالا اگر روند ایجاد این آشفتگی را به صورت متناوب با حرکت دست به سمت بالا و پایین ادامه دهیم مجموعه آشفتگیهایی پشت سرهم بوجود می آیند که مانند شکل زیر میتواند باشد.
حال اگر در هر بار بالا و پایین رفتن دست جهت حرکت دست را مانند شکل عوض کنید طوری که حول یک دایره 360 درجه بچرخد شکل موجها مانند شکل زیر میشود.
موج پلاریزه
موج پلاریزه موجهایی از این دست که در همه جهتها در حال نوسان هستند موجهای غیر پلاریزه هستند.حال اگر یک فیلتر خاص سر راه این موج قرار دهیم میتوان موج خاصی را که در جهت خاص در حال نوسان است ،انتخاب نمود و به آن اجازه عبور داد مثلا در مثال طناب یک صفحه شکافدار را مانند شکل زیر بکار ببریم تنها موجهایی که در جهت شکاف هستند، قابل عبور میباشند،بنابراین موجهایی یکدست و در یک جهت نوسان خاص خواهیم داشت که به این کار پلاریزه کردن موج میگویند
در این مقاله قصد دارم به کلیات و مقدمات موضوع قطبش (polarization) امواج بپردازم. در واقع پلاریزیشن از ویژگی های موج به شمار می رود و جهتگیری (orientation) نوسان های موج را مشخص می کند. این پدیده برای امواج الکترومگنتیک و امواج مکانیکی صادق است و ما به طور خاص در این جا به امواج الکترومگنتیک خواهیم پرداخت که امیدوارم مفید فایده برای علاقه مندان واقع شود. ضمنا پلاریزیشن نه فقط به عنوان پدیدارشناسی نظری که به عنوان ابزار ساز و توجیه کننده در سایر رشته های علوم و نیز در صنعت اهمیت دارد. از جمله کاربرد آن می توان پلاریمتری (polarimetry) مواد شیمیایی، شناسایی رفتار جانوران به ویژه نحوه جهت یابی حشرات، زمین شناسی و نجوم را نام برد. ضمنا عکاسان از کاربرد های وسیع فیلتر های پلرایزر و دیپلرایزر در عکاسی هنری و حرفه ای بهره مندند.
از سویی یکی از کاربرد های صنعتی دیگر ویژگی قطبیدگی امواج الکترومگنتیک استفاده از آن در آنتن های رادیویی و تلویزیونی و نیز در رادارها و فرستنده های ماهواره ای است. به عنوان مثال از نمود های این کاربرد این است که آتن های تلویزیونی وی اچ اف (VHF: very high frequency) در امریکای شمالی جهتگیری افقی دارند ولی در انگلستان این جهتگیری عمودی است. دلیل این امر پلاریزه خطی بودن امواج VHF فرستاده شده توسط فرستنده ها در دو راستای افقی و عمودی در امریکای شمالی و انگستان است که در ادامه متوجه مفهوم آن خواهیم شد.
اما پیش از آن که به بررسی ریاضی پلاریزیشن برسیم باید مفاهیم هندسی آن را دریابیم. می دانیم هنگامی که یک چشمه موج نقطه ای (مثلا فقط یک تک الکترون اتم هیدروژن برانگیخته) موج الکترومگنتیک گسیل کند شکل موج آن به صورت زیر خواهد بود.
اگر هر یک از میدان های الکتریکی یا مغناطیسی را در نظر بگیریم می توانیم یک صفحه گذرا بر میدان رسم کنیم. که به آن صفحه نوسان (oscillating plane) می گویند. حال اگر از جلو به این صفحه نگاه کنیم ان را به صورت خطی که حرکت نوسان ساده (SHM) دارد خواهیم دید. و اگر کل مسیر نوسانش را رسم کنیم چیزی مشابه شکل زیر خواهد شد.
و این دقیقا حالت پلاریزیشن خطی است! همان طور که در تعریف پلاریزیشن آوردیم، این خط نشان می دهد که میدان الکتریکی موج ما چگونه جهت گیری کرده است. (و همین طور میدان مغناطیسی که عمود و مرتبط با آن است.) حال تصور کنید که n الکترون که به حالت پایه بازمی گردند و موج گسیل می کنند، اگر همه جهت گیری میدان الکتریکی (یا مغناطیسی) شان موازی با صفحه ای باشد که رسم کردیم، می گوییم نور پلاریزه خطی است(linear polarized) . قطبیدگی نور مانند ویژگی های نور لیزر است. همان طور که برای لیزر می گوییم تمام فوتون ها هم فاز، هم بسامد و هم دامنه هستند، این جا می گوییم همه فوتون ها جهتگیری الکتریکی (یا مغناطیسی) مشابه دارند.
ضمنا همانطور که ما منبع طبیعی نور لیزر نداریم چرا که هیچ منبعی تمام فوتون ها را در یک بسامد و با زاویه فاز یکسان تولید نمی کند، هیچ منبع نوری نیز نور طبیعی پلاریزه تولید نمی کند. تصور بفرمایید که یک چشمه شامل تعداد n ذره گسیلنده موج می باشد. هر یک از فوتون های گسیل شده در این حالت می توانند جهت گیری رندم میدان الکتریکی داشته باشند. و به طور آماری می توان تصور کرد برای تعداد زیاد ذرات، جهت گیری میدان الکتریکی در غیاب میادین خارجی در تمامی راستا ها یکسان توزیع شده است.( به عبارت دیگر یک درجه آزادی (degree of freedom) برای میدان ایجاد شده است.) به طوری که اگر صفحات گذرنده از همه میدان ها را رسم کرده و بار دیگر از جلو به همه آن ها نگاه کنیم چیزی شبیه شکل زیر را خواهیم دید:
و این شکل در حقیقت همان طور که گفته شد متعلق به نور طبیعی غیر پلاریزه (unpolarized light) می باشد. اما ما برای بسیاری از کاربرد ها از قبیل همان آنتن های رادیو تلویزیونی که ذکر شد، نیاز داریم تا موج پلاریزه معینی گسیل کنیم. برای پلاریزه کردن امواج در بسامد های گوناگون از روش های مختلفی استفاده می شود که در این جا مورد بحث ما نیست ولی به روش های ساده پلاریزیشن نور معمولی که از آن در فیلتر های پلارایزر عکاسی و یا عینک های آفتابی پلارایزر استفاده می شود می پردازیم. اگر به گرافی که بالا رسم کردیم دقت بفرمایید، واضح است که می توانیم آن را به راحتی به دو مولفه متعامد تجزیه کنیم. و به این ترتیب در واقع نور غیر پلاریزه را به دو دسته پرتو پلازیره متعامد تجزیه کرده ایم.
اگر ما بخواهیم در هر یک از دو راستا به نور کاملا پلاریزه دست یابیم باید پرتو های با پلاریزیشن مخالف (عمود بر محور پلاریزیشن) را حذف کنیم. که برای این منظور ساده ترین روش استفاده از صفحه قطبنده (polarizing sheet) است که اولین بار در 1932 توسط ادوین لند (Edwin Land) ساخته شد. وی در دوران دانشجویی اش مولکول بلند خاصی را یافت و آن را بر روی پلاستیک چسباند. سپس با کشیدن پلاستیک، مولکول های ماده را روی پلاستیک به شکل یک توری در آورد. چیزی که امروز از آن با نام پلاروئید (Polaroid) یاد می شود و اساس ساز و کار عینک های آفتابی و فیلتر های عکاسی پلارایزر را تشکیل می دهد. که شماتیک آن مانند تصویر زیر است.
حال می توانیم شدت این نور را نیز بررسی کنیم. اگر شدت نور ورودی به فیلتر را I0 بنامیم، با توجه به این که گفتیم جهتگیری میدان الکتریکی یک درجه آزادی دارد، نتیجه مستقیم آماری آن است که جهت گیری ها به طور یکنواخت در تمام راستاها توزیع شده است و بنا براین پس از تجزیه به مولفه های افقی و عمودی، نیمی از نور جهت گیری افقی و نیم دیگر جهت گیری عمودی خواهد داشت. پس بعد از عبور از فیلتر پلرایزر عمودی به شکل بالا، تمام مولفه های افقی نور جذب خواهند شد و در نتیجه شدت نور دقیقا نصف خواهد شد. یعنی I=I0/2. حالا آن چه ما داریم یک نور پلاریزه عمودی است. اما ما می توانیم دوباره آن را در جهت دیگری پلاریزه کنیم. این بار محور پلاریزیشن را مورب و با زاوایه θ نسبت به محور قبلی (عمودی) انتخاب می کنیم. در این حالت دستگاه کارتزین جدید را بر پایه محور مورب جدید می نویسیم و واضح است بار دیگر می توانیم پرتوهای عمودی قبلی را بر پایه دستگاه مورب به مختصات دوگانه دیگری تجزیه کنیم.
در این حالت خواهیم داشت:
بنابراین در حالت کلی تر چیزی مثل شکل زیر داریم که نور را در هر راستایی پلاریزه می کند. (به فیلتر دوم همان طور که در شکل هم آمده آنالایزر نیز گفته می شود.
هم از رابطه و هم از شکل بالا می توان دریافت که اگر دو فیلتر پلارایزر مشابه را با زاویه 90 درجه نسبت به هم قرار دهیم شدت نور عبوری از آن ها صفر خواهد شد (cos 90=0). و این چیزی است که در شکل زیر توسط دو عینک پلارایزر مشاهده می شود.
حالا که این ویژگی موج را به صورت تجربی و هندسی فرا گرفتیم، می توانیم به بررسی ریاضی پلاریزشن بپردازیم. البته بررسی دقیق و کامل این پدیده پیچیده خواهد بود و ما از آن امتناع می کنیم و تنها به بررسی نحوه ایجاد پلاریزیشن و انواع آن خواهیم پرداخت. برای این کار نگاه خود را معطوف امواج مسطح الکترومگنتیک می کنیم. که تقریب بسیار خوبی برای این موج در فواصل دور از منبع است. در این حالت معادلات مکسول به طور خاص به معادله گاوس کاهش پیدا کرده و حاصل آن تعامد دو میدان الکتریکی و مغناطیسی است. و چنان که تا اینجا نیز دیدیم، مرسوم آن است که فقط از میدان الکتریکی کمک می گیریم و معادلاتمان را بر پایه آن می نویسیم. بنابراین فقط با یک میدان برداری دو بعدی سر و کار داریم که می توانیم این میدان را دستگاه منختصات کارتزین به طور دلخواه به دو مولفه x و y تجزیه کنیم و داریم:
که در آن Ax و Ay هر کدام دامنه موج در راستای x و y انتخابی ماست و z نیز راستای انتشار موج خواهد بود. بنابراین اگر گراف این میدان برداری را رسم کنیم مانند شکلی که در زیر آمده است، بر روی دو صفحه x و y دو نمودار سینوسی خواهیم داشت که الزاما از نظر بسامد با هم برابرند ولی دامنه و زاویه فاز اولیه آن ها می تواند تغییر کند و بستگی به دستگاه مرجع ما نیز دارد. و در واقع همین تغییرات است که نوع پلاریزیشن را تعیین می کند. به طور کلی انوع مختلفی از پلاریزشین وابسته با ضابطه میدان برداری الکتریکی داریم که ما در اینجا به سه نوع خطی، دایره ای و بیضوی می پردازیم و البته می دانیم که با دانش هندسه تحلیلی می توانیم هر سه تای آن ها را با معادله پارامتری بیضی مشخص کنیم و عامل تعیین کننده نیز مقدار خروج از مرکز (eccentricity) بیضی خواهد بود. نمودار های زیر مربوط به حالت های پلاریزشین معروف به Lissajous figure می باشند.
در این گراف ها، نمودار آبی مربوط به میدان برداری الکتریکی بوده و نمودارهای سبز و قرمز تجزیه مولفه های میدان برداری الکتریکی را روی صفحات نشان می دهند. و آن چه با رنگ بنفش نشان داده شده است تصویر میدان برداری بر صفحه عمود بر راستای حرکت است که پیش تر نیز از آن بحث کردیم.
حال به نمودار سمت چپ نگاه کنید، دو مولفه بردار هم دامنه، هم بسامد و هم فاز می باشند، در نتیجه پلاریزیشن خطی می باشد، در نمودار وسط دو مولفه بردار هم بسامد و هم دامنه هستند ولی نسبت به هم دقیقا در فاز مقابلند (اختلاف فاز 90 درجه) که حاصل آن پلاریزیشن دایره ای است و در نمودار سوم مولفه های بردار هم بسامد بوده ولی از نظر دامنه و فاز مقادیر دلخواه نابرابر اختیار کرده اند که سرانجامش پلاریزیشن بیضوی بوده است. می توانیم تصویر میدان برداری الکتریکی را به تنهایی مورد بررسی قرار دهیم که در حالت کلی شکل زیر را برای میدان برداری با ضابطه ای که تعریف کردیم روی صفحه عمود بر راستای انتشار خواهیم داشت:
اگر این جا نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ بیضی را منظور کنیم به کمیتی به نام ellipticity خواهیم رسید. که اگر مقدار آن 0 باشد، پلاریزیشن خطی است، اگر 1 باشد، دایره ای است و اگر مقداری بین 0 و 1 باشد، بیضوی خواهد بود. ضمنا در محاسبات آرکتانژات زاویه میان محور افقی و قطر بزرگ بیضی نیز مورد استفاده است که البته ادامه مباحث ریاضی خارج از حوصله این بحث است ولی برای مطالعه بیش تر باید دانست که این مطالعات بر پایه بردار های مختلط جونز (Jones complex vectors) و ماتریس های مختلط صورت می گیرد که می توان از آن ها بهره گرفت.
در پولاریمتر ، پولاریزور و آنالیزور هر دو از نوع منشور نیکول انتخاب میشوند و بین این دو لوله آزمون قرار میگیرد که مختص محلول مورد آزمایش است. استفاده از منشور نیکول برای ایجاد نور قطبیده و تعیین میزان چرخش نور است. اساسا میتوان دو منشور را عمود بر هم قرار داد که بدین ترتیب شدت نور در عدم حضور نمونه به کمترین مقدار خود میرسد. نمونه با چرخش نور ، شدت نور را افزایش میدهد و با چرخش آنالیزور میتوان دوباره نور را به حداقل رساند. مقدار زاویه چرخش آنالیزور مربوط به قدرت چرخش نمونه است.
از آنجا که نمیتوان کمترین مقدار شدت نور را با چشم و یا ردیابهای فتوالکتریک تعیین کرد، لذا از دستگاهی به نام سایه ساز استفاده میشود. این دستگاه یک تیغه نیم موج است که بین لوله و پولاریزور قرار میگیرد و به کمک آن دو نیم دایره که یکی روشنتر از دیگری است ایجاد میشود، قسمت روشن مربوط به نیمی از نور است که از تیغه عبور میکند و نیمه تاریک مربوط به نیم دیگر نور است که از اطراف تیغه میگذرد.
با چرخش آنالیزور هر دو نیم دایره از نظر شدت نور برابر میشوند.
در عدم حضور نمونه ، درجهای که روشنایی دو نیم دایره یکسان شد، صفر دستگاه میباشد.
اگر نمونه از نظر نوری فعال باشد، با قرار دادن آن در لوله ، دوباره دو نیم دایره تاریک و روشن دیده میشود. سپس با چرخش آنالیزور شدت نور یکسان میشود و درجات چرخش از روی صفحات مندرج آنالیزور خوانده میشود. با استفاده از دستگاههای فتوالکتریک بجای چشم میتوان میزان چرخش را با دقت 0.001 درجه تعیین کرد.
تصاویر زیر نیز به درک بهتر موضوع کمک می کنند:
Percent optical purity |
Actual polarimeter used in the lab (Autopol IV) located in YH 6104
Polarimetry cell (5 cm stainless steel cell shown here)
Specific rotation α is mearured in degrees:
(1) |
D - wave lenght of sodium-spectrum (589 nm)
α - optical rotation in degrees
l - path lenght in decimetres (in our case = 1)
c - concentration of agent in 100 g of solution
ρ - density of solution
MEANING OF POLARIMENTRY |
Polarimetry is used for qualitative or quantitative evaluation of optically active agents in research as well as in practice, e.g. in the sugar industry to measure syrup concentration, in chemistry to characterize substances in solution, in optical mineralogy to help to identify certain minerals in thin sections, in medicine for mesurement of sugar in urine or blood, proteins, steroids, vitamines, or alkaloids. |
AIM of the task: To get principal experience with the polarimetic measurements and to identify concentrations of unknown samples of sucrose. |
MEASUREMENTS WITH OPTECH PL1 | ||||||
| ||||||
PROCEDURE | ||||||
|
References:
1. Halliday /Resnik /Walker, Fundamentals of physics, 7th Ed., John Wiley & Sons.
2. Halliday /Resnik /Walker, Fundamentals of physics, electronic version (pictures adopted from here.)
3. Wikipedia, the free encyclopedia, under title: “Polarization”.
4. Boston University, Department of Physics, lectures on “polarization and scattering”
5. Colorado university, department of physics, physics2000 project website: (some pictures adopted)
http://www.colorado.edu/physics/2000/polarization/index.html
6. Hyper Physics website: under title “Polarization concepts.”
http://hosein-shimi.blogfa.com/
سلام
لطف کردید استاد، خیلی خیلی ممنونم
سلام
استاد یه سوال داشتم: لطفا یه توضیح مختصر در مورد NiMo کاتالیست به من میدین؟ممنون
سلام
کاتالیست های استفاده شده در هیدروژناسیون HDS اغلب کبالت مولیبدن ، CoMoیا نیکل مولیبدن ، NiMo (برای واحد های اولفین R2C=CR2 ) می باشند .
مقالات مربوط به سنتز و کاربرد جدید آنها در مجلات زیر به چاپ می رسد:
Applied Catalysis A & B
که با مطالعه آنها در جریان اخرین اخبار مربوط به این کاتالیست قرار خواهید گرفت.