درد کجاست

درد کجاست؟

درد این نیست که:

آزمایشگاه ما جعبه کمک های اولیه با اندکی وسایل ندارد.

درد این نیست که:

پی پت پر کن (پوآر) آزمایشگاه مان سالم نیست.

درد این نیست که:

سایت انتخاب واحدمان همواره سالم است بجز در زمان انتخاب واحد که سرما میخورد شدید!

درد این نیست که:

آزمایشگاههای مان یک وجب است!

درد این نیست که:

که دانشکده مان فضای سبز ندارد حتی فضایی برای برهم کنش دانشجو- دانشجو

درد این نیست که:

ما یاد نداریم خواسته هایمان را درست بیان کنیم.

درد این نیست که:

دستگاههایمان خراب است.

درد این نیست که:

در کلاس 45 نفریمان 45 عدد صندلی وجود ندارد.

درد این نیست که:

ما هنوز نمیدانیم چرا شیمی میخوانیم.

درد این نیست که:

ما هنوز در حل یک مساله ی تعریف شده ، مانده ایم.

درد آنجاست که :

ما هنوز نفهمیدیم درد کجاست! کاش درد را میفهمیدیم!

درد این اینجاست که:

ما در تعریف مساله از قافله جا مانده ایم! کاش تعریف مساله را یاد میگرفتیم!

درد این است که:

ما هنوز عاشق شیمی نیستیم! کاش معجون عشق را سر میکشیدیم!

کاش صورت مساله ای که میخواهیم حلش کنیم را می فهمیدیم.